☺♀جـــــــــــهان نیوز.همه چــی نیـــــــــــوز♂☺
TOTA
چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:زندگی دختران 8 ترمه دانشگاهی + بسیار جالب ,طنز,طنزدانشجو, :: 15:52 :: نويسنده : Prince
برای خوندن این مطلب توپ وباحال به ادامه مطلب برین فقط یه نکته این مطلب فقط وفقط وفقط جنبه ی طنزداره دخترای دانشجوی عزیزوماه وخوشمل امیدوارم ناراحت نشید ادامه مطلب ... چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:مصاحبه با یک دانشجوی خیلی خیلی موفق : ,طنز,دانشجو,طنزدانشجو, :: 15:24 :: نويسنده : ☺ARMIN☺
مصاحبه کننده: شما معمولا صبح ها چه کاری انجام می دهید؟ چهار شنبه 10 فروردين 1392برچسب:رفتار پسرهای دانشجو از ترم اول تا آخر دانشگاه + طنز,دانشجو,طنز,طنزدانشجو, :: 15:4 :: نويسنده : ☺ARMIN☺
• ترم اول (ترم جو گیریدگی):
الو سلام مامانی. منم هوشنگ. وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه. دانشگاه فضای خیلی نازیه. وای خدا خوابگاه رو بگو. وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن و جرقه اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده؛ تنم مور مور میشه... راستی اینجا تو خوابگاه یه بوی مخصوصی میاد که شبیه بوی خونه اصغر شیره ای همسایه بغلیمونه. دانشجوهای سال های بالاتر میگن این بوی علم و دانشه! لامصب اینقدر بوی علم و دانش توی فضا شدیده که آدم مدهوش میشه!!! پریشب یکی از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمویت بیمارستان! • ترم دوم (ترم عاشق شدگی):
آه ای مریم. ای عشق من. همه زندگی من.!!!!!!! می خواهم درختی شوم و بر بالای سرت سایه بیفکنم تا بر شاخسار من نغمه سرایی کنی.!!!!!! می خواهمت با تمام وجود عزیزم.!!!!! همه پول و سرمایه من متعلق به توست.!!!!!!! بدون تو این دنیا رو نمی خوام. کی میشه این درس من تموم شه تا بیام باهات ازدواج کنم ... امروز یک ساعت پشت پنجره کلاستون بودم و داشتم رخ زیبایت را که همچون پروانه ای در کلاس می درخشیدی تماشا می کردم... • ترم سوم (ترم افسردگی):
الو مامان سلام. مریم منو ول کرد و گذاشت رفت! مامان جون افسرده شدم آخه اولین عشقم بود حالا هم دارم میمیرم از غصه. ای خدا بیا منو بکش و راحتم کن. مامان من این زندگی رو نمی خوام ... دیگه خسته شدم از دنیای وانفسا • ترم چهارم (ترم زرنگ شدگی):
الو سلام مهشید جون خوبی عزیزم؟ منم پژمان! کجایی نفس؟ نیستی؟ دلم تنگ شده واست. گنجشک کوچولوی من. بیا ببینمت قربونت برم ... مهشید جون من پشت خطی دارم. مامانمه. بعداً بهت زنگ میزنم ... الو به به سلام چطوری ندا جون؟ آره بابا داشتم با مامانم صحبت می کردم! پیرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوی من حالت خوبه؟ به خدا منم دلم یه ذره شده واست. باشه عزیزم فردا ساعت 11 پارک پشت دانشکده دارو...
• ترم پنجم (ترم مشروطه گی): • ترم ششم (ترم ولخرجیدگی) :
! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! نظرررررنشه فراموشششششش
درباره وبلاگ
˙·٠•●♥خوش آمدید♥●•٠· زندگی آنچه زیسته ایم نیست بلکه چیزی است که به یادمی آوریم تا روایتش کنیم ...................................... دوستان من،مثل گندمند! یعنی یک دنیابرکت ونعمت، نبودن شان،قحطی وگرسنگی است ومن چه خوشبختم که خوشه های طلائی گندم دراطرافم موج میزند مهربانى تان راقدر میدانم وآنرا در سیلوی جان نگهداری خواهم کرد . . . آخرین مطالب
پيوندها
|
|||
![]() |