بشر پر حرف ترين موجود روي زمين است. اين آمار را اخيرا از سوي پزشکان روسيه منتشر شده.
اين محققان حد متوسط عمر بشر را هفتاد سال گرفته اند که در اين مدت انسان 13 سال حرف مي زند، 6 سال غذا مي خورد و 23 سال نيز مي خوابد.
هر نفر به طور متوسط صدها تن غذا مي خورد. اگر وزن افراد را 75 تا 80 کيلو گرم بگيريم بايد گفت هر فرد در عمر خود 1250 تا 1335 برابر وزنش غذا مي خورد. در مدت يک روز يا 24 ساعت 1000 ليتر هوا تنفس مي کند وقلبش در هر 1 دقيقه 80 تا 100 بار مي زند. با اين شرايط قلب انسان در طول زندگيش دو ميليارد و58 ميليون بار بدون وقفه واغلب بدون کوچکترين مشکلي مي زند.
انسان تنها موجودي است که راست قامت است و روي دو پا راه مي رود ودر طول روز به طور متوسط 20 هزار قدم بر مي دارد يعني 7 ميليون قدم در سال. در 70 سالگي تعداد اين قدمها به 500 ميليون مي رسد يعني 500 هزار کيلومتر راه رفته. با اين محاسبات مي توان نتيجه گرفت که هر فرد در طول زندگيش مي تواند 9 بار کره ي زمين را دور بزند و با پاي پياده به کره ي ماه برود با توجه به اينکه فاصله زمين تا ماه 390 هزار کيلومتر است .....
بدن انسان به وسيله ي پوشش شگفت انگيزي محافظت مي شود. اين پوشش پوست بدن است که در هر ساعت 30 ميليون ميکروب روي آن مي نشيند و 29 ميليون آن کشته مي شود و پس از 2 ساعت از اين 30 ميليون فقط 7 هزار تاي آن باقي مي ماند.
در بدن انسان بين 2 تا 4 ميليون نقطه ي درد و جود دارد که حساسيت آن نسبت به موقعيت پوست بدن فرق دارد. بدن انسان قدرت مقاومت شگفت انگيزي دارد و مي تواند گرماي 44 تا 45 درجه را تحمل کند و حتي اگر به تدريج گرم شود در فضاي خشک مي تواند 150 تا 160 درجه حرارت را تحمل کند و بالاترين ميزان برودت که بدن قادر به ايستادگي در برابر آن است 27 درجه زير صفر است.
انسان مي تواند 52 روز تنها با خوردن آب زنده بماند. حساسترين عضو بدن چشم است که مي تواند 10 هزار رنگ را تشخيص دهد وبالاخره اينکه نوزادان تا 8 ماهگي دنيا را سياه وسفيد مي بينند.
شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم.خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم.خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم.در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم.و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد.و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد.چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟خداحافظ ، تو ای همپای شب های غزل خوانی.خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی.خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم.خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مــــــــــیرم !!!
تقدیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم به دوست خوبم مهدی
ديشب بابابزرگ و مامان بزرگمو برديم فرودگاه بدرقه کنيم که برن مکه ، هواپيما تاخير داشت !
مامان بزرگم نگران بود ، عموم مياد دلداريش بده ميگه :اين چيزا عاديه ، تاخير داره ، نقص فني پيدا ميکنه ، سقوط ميکنه ، نگران نباش !
گواهي نامه گرفتن مامانم حدود يک سال و نيم طول کشيد قبول که شده بود افسره از مامانم خوشحال تر بود.
خواهر زادم (پنج سالشه) بهم ميگه : دلم برات تنگ شده …
ازش مي پرسم : دلت براي من تنگ شده يا موبايلم ؟
ميگه : هم موبايلت هم کامپيوترت
داداشم نوجوون بود ميرفت باشگاه کونگ فو و کشتي, منم اون موقه ها بچه بودم هر وقت که تو باشگاشون يه فن جديد بهشون ياد ميدادن ميومد تو خونه رو من اجرا ميکرد منم به ازاي هر فن پول ميگرفتم يعني از کوچيکي من با اين سختي پول درمياوردما
مامانم باهام لج کرده ميگه از بس هر دختري نشونت داديم يه ايرادي گرفتي
اگه دختر مورد علاقت پيدا شد اسيد ميپاشم روش !
باهام مصاحبه ميکرد تو محلمون,منم
بادي به غبغب انداخته بودم و خيلي
شيک داشتم جوابشو ميدادم يهو يکي از
اون طرف خيابون داد زد با اين مصاحبه
نکنيد بابا,اين اسگله!!!!نيگا کردم ديدم
داداشمه
داداش کوچيک دوستمو برديم آمپول بزنيم…
پرستار گفت:
بخواب آمپولتو بزنم…
بچه گفت:
خوابم نمياد
اومدم خونه ديدم مامانم داره نماز ميخونه,گفت:
الله اکبر
2 دقيقه بعد بلندتر گفت الــلــه اکــبـــر
نمازش که تموم شد گفت مگه بِت نميگم زير غذا رو کم کن
اون 2 تا تيكه ميوه ته راني بدست آوردنش از انرژي هسته اي براي من حق مسلم تره ...
يه سري هم هستن هنوز رو ماشين ها ميان مي نويسن " لطفا مرا بشوييد"
اينا آخرين بازمانده هاي نسل دايناسورها هستن...
يارو ميره دم مغازش ميگه بسم ا. الرحمن الرحيم و كركره مغازه رو ميده بالا يه دفعه ميبينه دزد همه چي رو برده.
.
.
.
كركره رو ميكشه پايين و ميگه صدق ا.. العلي و العظيم!
از فردی نقل شده است که :
خیلی سال پیش كه دانشجو بودم، بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند.
تعدادی هم برای محكم كاری دو بار این كار را انجام میدادند، ابتدا و انتهای كلاس كه مجبور باشی تمام ساعت را سر كلاس بنشینی.
هم رشته ای داشتم كه شیفته ی یكی از دختران هم دوره اش بود.
هر وقت این خانم سر كلاس حاضربود، حتی اگر نصف كلاس غایب بودند، جناب مجنون می گفت:استاد همه حاضرند!
و بالعكس، اگر تنها غایب كلاس این خانم بود و بس، می گفت:استاد امروز همه غایبند، هیچ كس نیامده!
در اواخر دوران تحصیل ازدواج كردند و دورادور می شنیدم كه بسیار خوب و خوش هستند.
امروز خبردار شدم كه آگهی ترحیم بانو را با این مضمون چاپ كرده است: هيچ کس زنده نیست ....
یکی خواب شبهای من را ربود / چو دیدم تو هستی نگفتم چرا
.
.
.
.
لحظه هایی هست که دلم واست تنگ میشه، اسم اون لحظه ها رو میزام ( همیـشـه)…
.
اس ام اس عاشقانه
.
مرا ببخش که ساده بودن زیادم دلت را زد. مرا ببخش اگر عشق ورزیدن زیادم چشمانت را بست. میروم تا آنانکه تواناترند، توذرا به پوچ بودنت برسانند…
.
اس ام اس عاشقانه
.
من مانده ام و خـاطـراتـت خود را مجـازات میکنم و بزرگترین جــزا یـادآوریـسـت
.
اس ام اس عاشقانه
.
زیباترین لحظه خستگی انجایست که اس ام اس یا مسیج عشقولانه یا هر چیز دیگر
عاشقانه می آید و می گوید
کجایی نگرانت شدم .
.
هر جا تو باشی دل من همون جاست / حتی اگه فاصلمون یه دنیاست
.
در جنگل قلبت اهویی بی پناه هستم
که با جرئه ای از شراب چشمانت به از صد شیر غره هستم .
.
اس ام اس عاشقانه
.
در دوستی ِ ما،
پارسال
امسال
یا سال آینده
تنها طول ِ آن را افزایش می هد،
عمق آن در توان کلمات نیست
.
اس ام اس عاشقانه
.
هنوز هم صدقه هایم به نیت سلامتی توست…
هی…؟
معشوقه ی من…
سلامتی…؟
.
اس ام اس عاشقانه
.
روز محشر عاشقان را قیامت کار نیست / کار عشق جز تماشای وصال یار نیست
.
اس ام اس عاشقانه
.
عزیزم هیچ میدانی
جزئیات چشمهایت
کلیات زندگی من است !؟
.
اس ام اس عاشقانه
.
امروز رفتم برات یه ساعت بخرم ولی هرچی گشتم
هیچ ساعتی به قشنگیه اون ساعتی که دیدمت پیدا نکردم !
.
اس ام اس عاشقانه
.
غروب غم هایت را به هر بهائی خریدارم ، مرا لایق بدانی یا ندانی دوستت دارم . . .
.
اس ام اس عاشقانه
.
باران بیاید یا نیاید ،
تو باشی یا نباشی ،
خاطرت باشد یا نباشد ،
من خیس از یاد توام !
.
اس ام اس عاشقانه
.
وصیت کردم بعد مرگم قلبمو اهدا کنن
اما گفتن اجازه صاحبش لازمه
اجازه میدی !؟
.
اس ام اس عاشقانه
.
دلم باران میخواهد و چتری خراب و خیابانی که هیچگاه به خانه ی تو نرسد …
.
اس ام اس عاشقانه
.
وقتی خداحافظی میکنیم چـه انـرژی عـظیـمی مـیخواهـد کـنترل اولین قـطره اشک بـرای نـچکیـدن …
.
اس ام اس عاشقانه
.
عاشقتم تو این دو روز خوب و بد / با من بمون ، باهات بمونم تا ابد.
.
اس ام اس عاشقانه
.
عشق لالایی بارون تو شباست ،
نم نم بارون پشت شیشه هاست ،
لحظه شبنم و برگ گل یاس ،
لحظه رهایی پرنده هاست ،
لحظه عزیز با تو بودنه ،
آخرین پناه موندن منه
تنهایی یعنی :
نه خودش هست که از تنهایی درت بیاره ،
نه فکرش اجازه میده تنهاییت رو با کسی دیگه ای پر کنی…
::
::
دلتنگم
مثل مادر بی سوادی
که دلش هوای بچه اش را کرده
ولی بلد نیست شماره اش را بگیره …
++++
غم مخور، معشوق اگر امروز و فردا می کند
شیر دوراندیش با آهو مدارا می کند . . .
::
::
میگویند شکستنی رفع بلاست
ای دل تحمل کن شاید حکمتیست . . .
++++
فاصله ی بین بهشت و جهنـم ِ زندگی من تنها
به اندازه ی فاصله ی بین بازوان توست در آغوش تو بودن یا نبودن . . .
::
::
می گویند موقع مرگ
همهء زندگی مثل فیلم از جلوی چشم آدم رد می شود .
::
::
بعد از گذشت ِاین همه سال عاشقم هنوز
هر چند اگر نمانده مجال عاشقم هنوز
در آرزوی بوسه ای از آن لبم، ببین!
با این همه امید محال عاشقم هنوز . . .
--------
قلبم درد میگیرد و
من لبخـــــند میزنم
یادگــــــار توست . . .
.
.
.
گاهی اوقات بی قانونی ؛ عجیب بیداد می کند در عاشقی
یکی دور می زند …!!
اما دیگری جریمه میشود و تاوان میپردازد …!!
.
.
.
بهار من مرا بگذار و بگذر
رهایم کن برو دلدار و بگذر
من عادت می کنم اینجا به غمها
مرا پر کن از این اجبار و بگذر
//////////////////
زندگی !
کلاهت را بـه هوا بیانداز . . .
که من دگر جان بازی کردن ندارم !
تو بردی . . .
::
::
رنگ آرزوهایم این روزها خیلی پریده
تو اگر دستت به آسمانش رسید
چند تکه ابر نقاشی کن
تا دل من به ابرها خوش باشد… !
::
::
این روزهــا آدم ها ،
از هیچ دری برای بستن به روی یکدیگر دریغ نمی کنند . . .
******
کـاش مـیـدانـسـتـم
کـیـسـتــــ آن کـه بـرایَـتـــ
دسـتـــ قـلـابـــ مـیـگـیـرد تـا هـر شـبـــ
خـوابـــ از چـشـم هـایَـم بـربـایـی
دیـواری کـوتـاهـتَــر از
خـوابـهــای مَـن نـیـافـتـی . . . ؟!
::
::
لبهایم که تشنه و دلتنگ می شوند باران را می بوسم
من این جا زیر بارانم،
وقتی که بسیار از تو دورم و تو را می خواهم
باران را می بوسم؛ او تو را قطره قطره در من فرو می ریزد
خاطرت باشد ؛ ما هر دو زیر یک آسمان زندگی می کنیم
در دو سوی باران ها من به تو و بوسه و باران ایمان دارم
و قاصدک ها به تو خواهند گفت که دوستت دارم !
زندگی شاید همین فاصلۀ خیس ِ بارانیست
که تو را به من پیوند می زند . . .
--------------
تمام سپاسم از آن کسیست که به من احتیاج نداشت اما فراموشم نکرد.
.
.
.
سوهان می کشم قصه ی دلتنگی هایم را،
تا هموار سازم جاده های آمدنت را …
.
.
.
لعنت به بغضی آهنگ ها…
لعنت به بعضی خیابون ها…
به بعضی پارک ها…
به بغضی حرف ها و تکه کلام ها…
لعنتیا آدم رو میبرن به روزهایی که واسه از بین کردنشون از ذهنت ویرون شدی…
نمیدونم بعضی دخترا تو دلشون چند دست مبل دارند که هر روز یه نفر به دلشون میشینه ! :O
حوا که باشی مردها هوا برشان می دارد که آدمند !!
همه پسرا فکر می کنن بزرگترین آرزوی یه دختر پیدا کردن یه پسر رویایی هستش اما نمی دونن بزرگترین آرزوی یه دختر غذا خوردن بدون چاق شدنه !!
اونا دختراى قدیم بودن که از سوسک میترسیدن ، الان همچین سوسکت میکنن که خودتم نمیفهمى !!
والدین گرامی ، اگر دخترتون هنگام خوندن اس ام اس ، یک لبخندِ احمقانه رو صورتش نقش میبنده ، اون اس ام اس از دوست پسرشه ، قلم پاشو میتونید خورد کنید !
قیافه بعضی از دخترا بعد از حموم طوری میشه که به خورشید میشه مستقیم نگاه کرد ولی به اونا نه ! :D
مردها مثل الکل هستند دیر بجنبی همه شان می پرند !
ستاد یادآوری فرصت ها به بانوان !
شاعری فرموده است :
مزن زن را ولی چون بر ستیزد ! چنانش زن که هرگز بر نخیزد !
این آقایون محترم همچین میگن دخترای امروزی آشپزی بلد نیستن ، خونه داری بلد نیستن !
یکی ندونه انگار خودشون مثل مردای قدیم میرن از صبح کار میکنن تا بوق سگ !! بابا شما ها رو که باید با بیل ساعت ۱۲ از زیر پتو بیرون آورد !!
ماشالا تازگیا ” آقایون ” خیلی خانم شدن !
تلویزیون رو روشن میکنی ، هر شبکه که میزنی یه آقا داره آشپزی آموزش میده :)
لباسا به دو دسته تقسیم می شن : ۱ – کثیف ۲ – کثیف ولی قابل پوشیدن !
این قانون واسه پسرا بیشتر کاربرد داره ! :))
، با تشکر ویژه از همه عزیزانی که تو اعترافات احمقانه سری های قبل ( برای مشاهده کلیک کنید ) ، تو قسمت تظرات اعترافاشون رو قرار دادند . شما هم اگر اعتراف جالبی دارید ، در بخش نظرات اعلام کنید تا در سری بعدی در سایت درج شود . با تشکر
.
.
.
* اعتراف می کنم پسر همسایمون دوتا سی دی از ویدیوکلوپ برداشته بود. گفتم که بده من هم ببینم. اون هم گفت به شرط اینکه یه سی دی جدید بدی. من هم که هیچی نداشتم رو یه سی دی الکی نوشتم کشتی رانی در کوهستان و بهش گفتم این فیلم رو هیچ جا ندارن. خیلی خوبه! خلاصه خیلی تعریف کردم اون دوتا سی دی رو ازش گرفتم …
.
.
.
بنفشه (ارسالی در نظرات سری قبل ) :
وقتی ۵سالم بود مامانم بهم پول داد برم ۱کیلو لوبیا بخرم اما من وقتی رفتم بیرون یادم رفت به جاش ۱۰تا نون بربری خریدم. تازه توکوچه به هرکی میرسیدم بهش تعارف میکردم
.
.
.
حامد/۲۲ /تهران/ (ارسالی در نظرات سری قبل ) :
۳تادوست داشتیم تعریف میکردیم.محمد یه روز آقام تازه سیگار خریده بود ۳ ۴تا نخ ازش پیچوندم.فرزین یه روز آقام سیگار خریده بود بازش نکرده بود بعد بازش کردم یه نخ پیچوندم گفتم خودت بازش کردی.من(حامد)یه روز آقام یه نخ سیگار گذاشته بود بعد ناهار بکشه پیچوندم گفتم قبله ناهار کشیدیش.
.
.
.
* اعتراف می کنم پسر همسایمون دوتا سی دی از ویدیوکلوپ برداشته بود. گفتم که بده من هم ببینم. اون هم گفت به شرط اینکه یه سی دی جدید بدی. من هم که هیچی نداشتم رو یه سی دی الکی نوشتم کشتی رانی در کوهستان و بهش گفتم این فیلم رو هیچ جا ندارن. خیلی خوبه! خلاصه خیلی تعریف کردم اون دوتا سی دی رو ازش گرفتم …
.
* چند شب قبل خواب دیدم از کنار فلکه شهرداری با موتور یه تیکه خلاف رفتم تا به اون طرف رسیدم از شانس بد ما دیدم پلیس ها وایسادن میگن ایست ایست! ما هم همون وسط خیابون وایسادیم. حالا مونده بودیم یه دنده بزنیم فرار کنیم یا موتور رو بدیم تحویل شون! خواستم فرار کنم دیدم به سربازه گفت شلیک کن!!! خلاصه آخرش موتور رو گرفتن. حالا حتما میگین این چه ربطی به اعتراف کردن داره؟ آخه بعد از این خواب بدون اینکه حواسم باشه همه این ها یه خواب بوده، نیم ساعتی رو تخت داشتم فکر می کردم که حالا جریمه و دردسر آزاد کردن موتور به کنار، فردا با چی برم دانشگاه؟!
.
.
.
* اعتراف می کنم یه بار توی ویندوز ۹۸ دستم خورد چند تا شورت کات پاک شد. بلد نبودم چیکار کنم. دل چرکی شدم ویندوزو پاک کردم دوباره نصب کردم!
.
.
.
* اعتراف می کنم یکی از سوالات دوران کودکی من این بود که تو جاده چرا ما هر چی از ماشین ها سبقت می گیریم، اول نمی شیم…
.
.
.
* اعتراف می کنم تو بچگی هام یه بار بابا و مامان من دعوا کردن، من هم رفتم یه عالمه حشره کش زدم به خودم که بمیرم … وصیت نامه هم نوشتم تازه، توش حلالشون کردم که عذاب وجدان بگیرن!
.
.
.
* اعتراف می کنم که بچه بودم یه کارتون نشون می داد که مورچه زیره فیله یه سوزن می زاره و فیله میره هوا. منم زیر یه بنده خدایی سوزن گذاشتم که بره هوا، جیغ زد ولی متاسفانه نرفت هوا!
.
.
.
* اعتراف می کنم دو هفته قبل داشتم می رفتم جلسه، خیلی عجله داشتم، بهترین کت و شلوارم رو پوشیده بودم. باورتون نمی شه، وقتی از جلسه برگشتم خونه و درست دم در بود که فهمیدم همه این مدت با دمپایی بودم!
.
.
.
* اعتراف می کنم یه بار داشتم پشت سر یه بنده خدایی حرف می زدم توی یه جمعی، خیلی از دستش عصبانی بودم. یه کم هم غیرمنصفانه و البته بی ادبانه حرف زدم. وقتی حرفم تموم شد یکی از بچه ها گفت: دیگه چیزی نمیخوای بهش بگی! گفتم: چرا، هر چی به او عوضی بگم حقشه اما همین بسشه، چطور مگه؟ گفت: چون هفته قبل اومده خواستگاری خواهرم و عقد کردن. الان تقریبا هر شب می بینمش، گفتم پیغامی داری بهش برسونم..
.
.
.
* چند شب قبل خواب دیدم از کنار فلکه شهرداری با موتور یه تیکه خلاف رفتم تا به اون طرف رسیدم از شانس بد ما دیدم پلیس ها وایسادن میگن ایست ایست! ما هم همون وسط خیابون وایسادیم. حالا مونده بودیم یه دنده بزنیم فرار کنیم یا موتور رو بدیم تحویل شون! خواستم فرار کنم دیدم به سربازه گفت شلیک کن!!! خلاصه آخرش موتور رو گرفتن. حالا حتما میگین این چه ربطی به اعتراف کردن داره؟ آخه بعد از این خواب بدون اینکه حواسم باشه همه این ها یه خواب بوده، نیم ساعتی رو تخت داشتم فکر می کردم که حالا جریمه و دردسر آزاد کردن موتور به کنار، فردا با چی برم دانشگاه؟!
.
.
.
* اعتراف می کنم یه بار توی ویندوز ۹۸ دستم خورد چند تا شورت کات پاک شد. بلد نبودم چیکار کنم. دل چرکی شدم ویندوزو پاک کردم دوباره نصب کردم!
.
.
.
* اعتراف می کنم یکی از سوالات دوران کودکی من این بود که تو جاده چرا ما هر چی از ماشین ها سبقت می گیریم، اول نمی شیم…
.
.
.
* اعتراف می کنم تو بچگی هام یه بار بابا و مامان من دعوا کردن، من هم رفتم یه عالمه حشره کش زدم به خودم که بمیرم … وصیت نامه هم نوشتم تازه، توش حلالشون کردم که عذاب وجدان بگیرن!
.
.
.
* اعتراف می کنم که بچه بودم یه کارتون نشون می داد که مورچه زیره فیله یه سوزن می زاره و فیله میره هوا. منم زیر یه بنده خدایی سوزن گذاشتم که بره هوا، جیغ زد ولی متاسفانه نرفت هوا!
.
.
.
* اعتراف می کنم دو هفته قبل داشتم می رفتم جلسه، خیلی عجله داشتم، بهترین کت و شلوارم رو پوشیده بودم. باورتون نمی شه، وقتی از جلسه برگشتم خونه و درست دم در بود که فهمیدم همه این مدت با دمپایی بودم!
.
.
.
* اعتراف می کنم یه بار داشتم پشت سر یه بنده خدایی حرف می زدم توی یه جمعی، خیلی از دستش عصبانی بودم. یه کم هم غیرمنصفانه و البته بی ادبانه حرف زدم. وقتی حرفم تموم شد یکی از بچه ها گفت: دیگه چیزی نمیخوای بهش بگی! گفتم: چرا، هر چی به او عوضی بگم حقشه اما همین بسشه، چطور مگه؟ گفت: چون هفته قبل اومده خواستگاری خواهرم و عقد کردن. الان تقریبا هر شب می بینمش، گفتم پیغامی داری بهش برسونم..
اگه راه های دوست پسر آزاری بهتون زنگ زد (در این مسئله فرض بر هوتن نام بودن دوست پسرتونه…!!!) بگین سلام حمید جون.
بعد یه دفعه انگار که تازه متوجه شدین بگین اوا خاک به سرم علی تویی؟؟؟؟
می تونین این سیر رو تا هفده باز تکرار کنین ولی بار هجدهم دیگه خطر مرگ داره.من مسئولیتی در قبال این حادثه ندارم. به دوست پسرتون زنگ بزنین و بگین کسی خونه نیست و دعوتش کنین خونتون ، بعد با دختر همسایه برید سینما و فیلم هوو یا ازدواج به سبک ایرونى رو ببینید.
بقیه روش ها در ادامه مطلب
تا دوست پسرتون یه شوخی کوچیک با شما کرد سریعا جبهه بگیرین و باهاش دعوا کنین. با کلماتی از قبیل:مگه تو خودت خواهر مادر نداری؟…یا یه همچین چیزایی .ولی دو تا سه دقیقه بعد خودتون یه جک فجیع یا افتضاح برا دوست پسرتون تعریف کنید و بعدش بشینید و قیافه بنده خدا رو تماشا کنید.
آرایش شدید بزنید و از این شلوارای خیلی برمودا و از این پیرهن آستین کوتاها بپوشید و برید جلوی دوست پسرتون رژه برید و وقتی به شما نزدیک شد و به دو سه متری شما رسید ، سرش داد بزنید و بعدش بشینید و زجر کشیدنش رو تماشا کنید.
عکسهای دو نفره ای رو که با پسر نوه عمه ی خاله ی پدربزرگ پسر دختر خالتون و یا امثالهم گرفتید به دوست پسرتون نشون بدید ولی بهش اجازه ندید حتی یه دونه عکس باهاتون بگیره.
موقع تولد دوست پسرتون جلوی دوستاش فقط بهش یه شاخه گل هدیه بدید و حالشو حسابی بگیرید و (احتمالا بسته به قدرت و توانایی قلبی و شرایط جوی) بشینید و سکته شو تماشا کنید و لذت ببرید.
همین که تو ماشین بغل دست دوست پسرتون نشستین شروع کنین به عطسه کردن و از بوی ادکلن چند صد هزار تومنیش که با زجرکش کردن پدر و مادرش خریده ایراد بگیرید و بهش بگید که به این بو حساسید
وقتی داره باهاتون حرف می زنه همین که به جای حساس حرفاش رسید بی مقدمه موبایلشو بردارید و به یکی از دوستاتون زنگ بزنید و چهار ساعت و چهل و هشت دقیقه با دوستتون حرف بزنید و دوست پسرتون را تو کف حرف زدن و تو فکر قبض موبایل بذارید.
باهاش قراربذارید نرین سر قرار بعد با یه پسر دیگه از جلوش رد شید
*
**
***
اگه تابستون بود بهش بگین که چقد بو عرق می ده
*
**
***
ادامه مطلب رو دنبال کنین …..
با نامه عاشقونه ای که واستون نوشته موشک درست کنید
*
**
***
یه شب دعوتش کنید بیاد خونتون و بگین هیچ کس خونه نیست و خودتون برید خونه دوستتون
*
**
***
وقتی از احساساتش باهاتون حرف می زنه خمیازه بکشید
*
**
***
با کروات مورد علاقش دماغتونو پاک کنید
*
**
***
آدامس جویده شدتون رو تو ماشینش جا بذارین (مناسب ترین مکان صندلی رانندست)
*
**
***
کادویی که واستون خریده رو جلو چشاش به یکی دیگه کادو بدین
*
**
***
روز ولنتاین رو فراموش کنید
*
**
***
ازش بخواین با ماشینش برسونتتون سر قرار
*
**
***
اگه لباس نو خریده بود بهش بگید اصلا رنگش بهش نمی یاد
*
**
***
موقع گرفتن عکس یادگاری با دوست پسرتون واسش شاخ بذارید
*
**
***
اگه کچله مرتب از مدل مو دوست پسر قبلیتون واسش تعریف کنید
*
**
***
واسه شام دعوتش کنید رستوران بعد که صورت حسابتون بالا رفت به یه بهونه ای قهر کنید و بیاین بیرون
*
**
***
موقع آشنا شدن با پسرای غریبه باهاشون خیلی صمیمی احوال پرسی کنید و دست بدید
*
**
***
طوری بوسش کنید که جای رژ لبتون رو صورتش بمونه بعد بهش هیچی نگید بذارید همون شکلی بره تو خیابون (یا بره خونه)
*
**
***
سر میز غذا از استفراغ چند روز پیشتون واسش تعریف کنید
*
**
*** روز تولدش بهش سی دی آهنگ های جواد یساری رو کادو بدید
*
**
***
به جشن تولدتون دعوتش نکنید
*
**
***
اگه واستون کادوی گرون قیمتی خریده بگید : خودم یدونه ازش داشتم ولی خوب خریدی دیگه دستت درد نکنه
*
**
***
وقتی باهاتون حرف می زنه (به خصوص حرفای عاشقونه) بگید که چقد دهنش بو میده و چرا مسواک نمی زنه
*
**
***
اگه بهتون زنگ زد (در این مسئله فرض بر سعید نام بودن دوست پسر تون) بگین سلام حمید جون و بعد یکدفعه انگار که تازه متوجه شدین بگین اوا خاک تو سرم علی تویی؟؟ می تونین این سیر رو تا هفده بار تکرار کنید ولی بار هجدهم خطر مرگ داره ما مسئولیتی در قبال این حادثه نداریم
*
**
***
اگه یه شوخی کوچیک با شما کرد سریعا جبهه بگیرید و باهاش دعوا کنید با کلماتی از قبیل:
مگه تو خودت خواهر نداری یا همچین چیزایی ولی دو تا سه دقیقه بعد خودتون یه جوک فجیح وافتضاح تعریف کنید و بعدش بشینید و قیافه ی بنده خدا رو تماشا کنید
*
**
***
آرایش شدید بکنید و از این شلوارای خیلی برمودا و ازاین پیرهن های آستین کوتاه بپوشید و برید جلوی بنده خدا راه برید وقتی به شما نزدیک شد و به دوسه متری شما رسید سرش داد بزنید و بشینید زجر کشیدن شو تماشا کنید
*
**
***
عکس های دو نفره ای رو که با پسر نوه ی عمه یاخاله ی پدر بزرگ پسر خاله تون یا امثاله اونا گرفتید بهش نشون بدید ولی بهش اجازه ندید حتی یه عکس باهاتون بگیره
*
**
***
همین که تو ماشین بغل دستش نشستید شروع کنید به عطسه کردن و از بوی ادکلن چند هزار تومنیش که با زجرکش کردن پدر و مادرش خریده ایراد بگیرید و بهش بگین به این بو حساسیت دارید
*
**
***
وقتی داره باهاتون حرف می زنه همین که به جای حساس حرفاش رسید بی مقدمه موبایلشو بردارید و به یکی از دوستاتون زنگ بزنید و چهار ساعت و چهل و هشت دقیقه با دوستتون حرف بزنید و اون بدبختو تو کف حرف زدن و تو فکر قبض موبایل بزارید
دوستان عزیز و خانم های گرامی :
ما هیچ گونه مسئولیتی رو در قبال کات شدن رابطه ی شما بر عهده نمی گیریم و هرگونه عواقب ناشی از آن بر عهده ی خودتون می باشد
سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت
بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام
سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش،
اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام
چند نمونه از کارهای مفیدی که دختران ایرانی در دبیرستان ها انجام می دهند را می بینیم :
بعضی از دختران علاقه خاصی به موتور و موتورسواری دارند به طوری که به یاماهای سرایدار مدرسه نیز رحم نمی کنند و کارهایی که پسران در خیابان انجام می دهند را با موتور این پیرمرد تمرین می کنند:
ر حالی که گروهی دیگر از دختران علاقه ای به موتور سواری نداشته آنها از موتور می ترسند و علاقه خاصی به سوار شدن ماشین های شاسی بلند و چند صد میلیونی دارند ولی با توجه به کمبود امکانات فعلا ژست گرفتن را با وسیله زیر تمرین می کنند :
اما گروهی نیز هستند که جزو گروه های بالا قرار نمی گیرند ,این گروه سخت مشغول کار می باشد و حتی از زمان زنگ تفریح خود نیز می گذرد و به کار مشغول می شود
بله !! بازدید کننده عزیز اینانند آینده سازان این مرز و بوم
دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است . * * * * * * * * ** * * * * * * * * * وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * دشوارترین قدم، همان قدم اول است . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است.
این دختر خانم به عنوان زیباترین دختر ایران انتخاب شد اما به چه قیمتی
(این یک طنز تلخ است نه خنده دار، لطفا تا آخر مطلب با ما باشید)
تا مدت ها قبل بسیاری از خانمهای ایرانی برای جوان تر یا زیبا تر شدن به سراغ تاتوی ابرو ، چشم و لب می رفتند ولی امروزه با تبلیغات گسترده درباره انواع جراحی زیبایی، این نگرش تا حد بسیار زیادی تغییر کرده است.
تغییر شکل بینی، کوچک و بزرگ کردن سینه ، لیپوساکشن ، بزرگ کردن لب ، گونهسازی ، لیفتینگ صورت و تزریق چربی و ژل برای رفع چروک پوست از جمله اقداماتی است که خانم ها و حتی آقایان خود را به تیغ جراحان زیبایی می سپارند. در ایران، آمار رسمی در ارتباط با میزان جراحی های زیبایی در دست نیست، اما سالانه شاهد افزایش چشمگیر این جراحی ها هستیم.
گاهی از رواج جراحی های غیر ضروری پلاستیک زیبایی به عنوان یک مد یاد میشود، اما مانند همه مدها، همه افراد اجتماع از آن پیروی نمی کنند. مبتلایان به اختلال شخصیت هیستریونیک (نمایشی) و اختلال شخصیت خودشیفته جزو نخستین کسانی هستند که از مدهای مختلف از جمله تب جراحی زیبایی پیروی می کنند.
آریا تاک، در واقع همیشه کسانی هستند که می پندارند تغییر ظاهر میتواند جای تغییر باطن را بگیرد. چنین شخصی میپندارد دیدگاهها و احساس عدم کفایت روانی او ناشی از ناشایستگی ظاهری اوست. در حالی که اگر این افراد بکوشند نارسایی های درونی و اضطراب خود را رفع کنند نیازی به عمل زیبایی نخواهند داشت.
دنیای مدلینگ و مد روز یکی از جذاب ترین فعالیتهای هنریست و افراد بسیاری علاقه مندند که وارد این دنیا هیجان آور و البته سخت شوند.
این حرفه آنقدر جالب و وسوسه برانگیز است که حتی مدتی است در بین کودکان و خردسالان نیز رقابت برای ورود به این زمینه آغاز شده است.
در این مطلب نگاهی کوتاه به دختری خواهیم داشت که توانسته است به شهرت نسبتا بسیار زیادی دست یابد.
به گزارش آریا تاک کریستینا دختری اهل کشور روسیه است. شاید باور نکنید او فقط ۴سال سن دارد!
او فقط ۴سال سن دارد!!
به نوع نگاه و نحوه ایستادنش دقت کنید؛ مانند یک مدل حرفه ای رفتار می کند. شهرت او به قدری افزایش یافته است که یک سایت اختصاصی راه اندازی کرده و با شرکت های تولید کننده پوشاک کودکان، قراردادهای مالی خوبی ثبت کرده است.
این هم آهنگ جدید و بسیار زیبا ساحل تنهایی ها از مازیار فلاحی و احسان حقیقت شناس .. هم اکنون می توانید این آهنگ را از سرورهای پر قدرت آریا تاک دانلود نمایید
هنوز هستن پسرایی که میزنن بغل، از ماشین پیاده میشن، میرن جلو دختره،
چند دقیقه التماسش میکنن تا شمارهشون رو بگیره!
نسلشون منقرض شه به حق پنج تن آل عبا
عوضش هستن پسرایی که واسه دختر می زنن کنار، دختر میاد سوار شه می گازن میرن…!
خدا نگهشون داره :دی به حق همین شب عزیز !!
.
.
.
.
ما از اون پیرمرد، پیرزنای بی آزاری میشیم که حوصله ی کسی رو سر نمیبریم !
یه لپ تاپ بهمون بدن همه چی حله ! )
.
.
.
کلاهک هسته اى ، نابودی ۲۰۱۲، زلزله ،سیل و…
هیچکدام به اندازه ۳ عدد میس کال مامانت ، ترسناک نیست !
.
.
.
انقدر بدم میاد از اینایی که توهم شدید دارن، فکر می کنن بقیه همیشه دارن چشمشون می زنن !!!!!!
.
.
.
یه مثل کامپیوتری هست که میگه :
حال ما اینــقــدرا هـم خوب نیست ، فـتـوشـاپــه !
.
.
.
این دخترایی که تا بهشون میگی سلام خانوم میگن لطفن مزاحم نشو ||
خب لامصب واسا ببین چیکار داره طرف بعد خود داف پنداری کن
.
.
.
من مسئول چیزی هستم که میگم، نه چیزی که تــــــو ازش برداشت میکنی ….!!!
.
.
.
آقای من ، خانم من ، فدات شم ، قربونت برم ، نوکرتم
دوست عزیز ! کلاس ، داشتنیه … گذاشتنی نیست …
.
.
.
با این گرونی گوشت ، دیگه کم کم آبگوشت تبدیل میشه به off goosht!..
.
.
.
یه ضرب المثل ایرانی هست که هیچی نمیگه…
همینطور فقط زل میزنه تو چشات… (۰-o)
.
.
.
در قسمتی شاعر میفرمایند: ای جیگیلی جیگیلی جیگیلی جیگیلی جیگیلی جیگیلی جیگیلی جیگیلی جیگیلی جیگیلی جیگیلی جیگیلی جیگیلی جیگیلی اخماتو وا کن
.
.
.
.
هموجور که نمره دلیل بر هوش نیست… سن هم دلیل بر فهم و شعور نیست !!!
.
.
.
یه مَثَل ایرانی هست که میگه
عمر دست خداست، پراید وسیله است!
.
.
.
ای خدا دمت گرم ما رو بفرست به مرحله ی بعد دیگه!! این مرحله که همش غولــــــــه!!!
.
.
.
.
یارو کتاب نوشته , چگونه ۱۲۰ سال عمر کنیم , بعد خودش تو ۶۷ سالگی مرده !!!
.
.
.
راستی
یکی از دغدغه های دوران کودکی من این بود که “نخ” وسط نبات چی کار می کنه آخه؟!
.
.
.
سلامتی اون سربازی که ۵۵ دقیقه واستاد تو صف تلفن
که ۳ دقیقــه با عشقش حرف بزنه،
ولی هرچقد زنگ زد بازم پشتخطی بود …
.
.
.
.
از من به شما نصیحت:
کسی که همیشه سعی میکنه بقیه رو شاد کنه
بیشتر از همه تنهاست
اون رو تنها نذارید
چون هیچوقت به شما نمیگه که بهتون نیاز داره …
.
.
.
یکی از ایرادای ِ موبایل اینه که وقتی ییهو قطع می کنی صدای ِ کوبیده شدنِ گوشی اون ور نمی ره…!!!
باید یه فکری کرد بالاخره…
پس این دانشمندا چی کار می کنن؟!! :دی
) جزیره دوار
مدتها قبل، یک کشتی باری یونانی چرخش یک شیء بزرگ در فاصله 1000 متر جلوتر از خود را شاهد بود. آنها فکر میکردند که آن یک هیولا بزرگ است و کاملا ترسیده بودند. پس از نزدیک شدن متوجه یک جزیره شدند که با سرعت بسیار سریع در حال چرخش است. در سریعترین حالت این جزیره در هر دقیقه یک دور میزند و در آرام ترین حالت هر 12 دقیقه یک دور میزند. چرا یک جزیره در اقیانوس باید خود را بچرخاند؟!
محققین هنوز پاسخی برای آن پیدا نکرده اند.
2) جزیره ای که میتواند از وسط جدا و مجددا ادغام گردد
این جزیره غیر معمول در اقیانوس آرام واقع شده است. گاهی اوقات این جزیره به دو قسمت تقسیم میشود ولی مجددا به طور خودکار تبدیل به یکی میشود. هیچ پیش بینی زمانی برای تقسیم و ادغام جزیره وجود ندارد.
جدا بودن آنها حداقل 1-2 روز و گاهی اوقات 3-4 روز است و فاصله این دو قسمت از هم به 4 متر هم میرسد.
3) جزیره سمور
سمور جزیره ای تنها در نزدیکی ساحل شرقی کانادا است. این جزیره بدون هیچ موجود زنده از قبیل حیوانات و گیاهان است. و تنها سنگ های سبز در نزدیکی جزیره وجود دارد. عجیب ترین چیز این است که هر زمان که یک کشتی به نزدیکی جزیره میرود قطب نمایش از کار میافتد! برخی مردم به آن جزیره مرگ میگویند.
4) جزیره گریه
زمانی که نام این جزیره را میبینید احتمالا بدانید در مورد چه چیزی صحبت خواهد شد. بله، در این جزیره شما یک صدای گریه عجیب در طول روز و شب خواهید شنید. به نظر میرسد این صداها همیشه شنیده میشدند.
بعضی اوقات صداها مانند ضجه و زاری کردن پرندگان است. تاریک، دلگیر و وحشتناک است. هرگاه یک کشتی از آنجا میگذرد مسافران آن احساس کنجکاوی و حیرت میکند اما تا کنون هیچ کس جرات رفتن به جزیره را نکرده است که به ما بگوید در آنجا چه میگذرد؟
5) جزیره سفرکننده
دلیل عجیب بودن این جزیره چیست؟ این جزیره احتمالا پا دارد چون حرکت میکند! به خصوص وقتی که باد خیلی شدید میآید مانند یک قایق که باز است جابجا میشود و از آنجا که باد در دریا روز و شب میوزد این جزیره در 200 سال گذشته 20 کیلومتر جابجا شده است. در واقع در هر سال 100 متر حرکت کرده است
مردها کاین گریه در فقدان همســــــــر می کنند
بعد مرگ همســـــــر خود ، خاک بر سر می کنند !
خاک گورش را به کیسه ، سوی منزل مـــی برند !
دشت داغ سینــه ی خـــــود ، لاله پرور می کنند
چون مجانین ! خیره بر دیوار و بر در مــی شوند
خاک زیر پای خود ، از گریه ، هــــی ! تر می کنند
روز و شب با عکــس او ، پیوسته صحبت می کنند
دیده را از خون دل ، دریای احمـــــر مــــی کنند !
در میان گریه هاشان ، یک نظر ! با قصد خیـــــر !!
بر رخ ناهیـد و مینـــــا و صنــــــوبر می کنند !
بعدِ چنـــدی کز وفات جانگــــــداز ! او گذشـــت
بابت تسلیّت خــود ! فکـــر دیگـــــر مـــی کنند
دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال
جانشیـــــن بی بدیل یار و همســــــر می کنند
کــج نیندیشید !! فکــر همســــــر دیگر نیَند !
شبکه مستند وابسته به مجموعه رسانهای شانگهای به تازگی مستندی دو قسمتی با موضوع ایران پخش کرده است.
به گزارش مشرق، در ابتدای این مستند، گزارشگر شبکه به یکی از مراکر جراحی بینی در تهران می رود و صف طولانی افراد منتظر جراحی را نشان می دهد. سپس با دو دختر ایرانی که به این مرکز مراجعه کرده اند مصاحبه می کند.
در ادامه، مستند ساز این برنامه با سوار شدن به یک تاکسی بانوان به یکی از آرایشگاههای بانوان در تهران می رود و استفاده گسترده بانوان تهرانی از آرایشگاه را به نمایش می گذارد.
کشیدن قلیان و رونق این بازار از جمله بخشهای دیگر این مستند است که در اصفهان فیلم برداری شده است. نکته قابل توجه آنکه علی رغم ممنوعیت کشیدن قلیان توسط بانوان در ملا عام گزارشگر این شبکه به راحتی قلیان کشیده و با یک هموطن در این زمینه گفتگو می کند.
بخش دوم این مستند با محوریت ورزش پهلوانی شروع شده و در ادامه فوتبال دختران در ایران را محور کار خود قرار می دهد.
حضور در مراکز خرید سنتی مانند بازار و مراکز خرید مدرن بخش دیگری از این مستند را تشکیل می دهد.به این ترتیب نوبت به نمایش حرکات موزون در یک جمع دانشجویی مختلط در یکی از مراکز تفریحی تهران می رسد.این جمع ظاهرا به بهانه جشن تولد یکی از افراد تشکیل شده است
حضور در نانوایی و منزل یک ایرانی و صرف غذا در کنار یک خانواده ایرانی نیز در این مستند به نمایش در می آید. پایان بخش این مستند حضور گزارشگر در محل ضبط یک گروه موسقی است.
مستند یاد شده به مباحث سیاسی نمی پردازد و سعی می کند سبک زندگی ایرانیان و جوانان ایرانی را در خرید، غذا خوردن ، تفریحات و موسیقی نشان دهد.
س ن:ماایرانی هااز نژادبرتریم واقعا متاسفم نمی دونم چی به سرمردم ایران اومده ولی خیلی دوس دارم که روزی ماالگوی جهانینیان بشیم نه فقط یه مقلدصرف باشیم من به عنوان یه جوان از همه ی جوانای ایرانی می خوام که به دنبال چیزای برتر واهداف بزرگ باشن نه فقط چیزهای محدود که باعث بشه مسخره کشورهای دیگه بشیم وسخن اخراینکه کشورهایی که پیشرفت کردن همه به دنبال چیزهای بودن که کشورهای دیگه هنوز به اون دست پیدانکردن واین یعنی خلاقیت ونوآوری وما هم باید نژاد ناب پارسی وآریایی مونو به تمام جهان نشون بدیم به امیداون روزوموفقیت تمام جونای ایرانی.....
فینال چهلمین دوره رقابتهای جامجهانی کشتی آزاد عصر امروز در سالن سرحدچی باکو آذربایجان برگزار شد و تیم ملی کشورمان با برتری 4 بر 3 مقابل آذربایجان، میزبان رقابت ها، برای پنجمین بار بر سکوی قهرمانی جهان قرار گرفت.
در این دیدار حسن رحیمی (55 کیلو)، مهدی تقوی (60 کیلو)، صادق گودرزی (74 کیلو) و رضا یزدانی (96 کیلو) مقابل حریفان به برتری رسیدند و مسعود اسماعیلپور (60 کیلو)، احسان لشگری (84 کیلو) و کمیل قاسمی(120 کیلو) نتیجه را واگذار کردند.
تیم ملی کشورمان پیش از این در جامهای جهانی 1996 تهران، 1998 آمریکا، 2001 آمریکا و 2006 ساری بر سکوی قهرمانی قرار گرفته بود.
در 55 کیلو حسن رحیمی مقابل محمود ماگومدوف در 3 تایم و با نتیجه 3 بر یک به پیروزی رسید. رحیمی در تایم نخست در حالیکه یک بر صفر پیش بود و در ثانیههای پایانی نیز موفق شده بود پای حریف را از تشک خارج کند با بازبینی فیلم مسابقه و اعمال نفوذ داوران با نتیجه یک بر یک بازنده شد، اما در تایم دوم با قرعه کلینچ به پیروزی رسید. رحیمی در ثانیههای پایانی تایم سوم موفق به خاک کردن ماگومدوف شد و در نهایت این دیدار را به سود خود به پایان رساند.
در 60 کیلو مسعود اسماعیلپور به مصاف حاجی علییف رفت که پس از پایان تایم اول کار به کلینچ کشیده شد و گوی به نفع کشتیگیر آذربایجانی آمد و با نتیجه یک بر صفر برنده شد. اسماعیلپور در تایم دوم جنگنده ظاهر شد و موفق شد با خاک کردن حریف یک امتیاز بگیرد، اما در ادامه علییف یک امتیاز گرفت تا کشتیگیر میزبان با برتری در تایم دوم، پیروزی این دیدار لقب بگیرد.
در 66 کیلو مهدی تقوی، قهرمان 2011 جهان از سد جبرئیل حسناف، دارنده نشان برنز 2010 و 2011 جهان گذشت تا مسابقه با نتیجه 2 بر یک به سود ایران پیگیری شود.
تقوی در تایم نخست نتیجه را در کلینچ واگذار کرد، اما در تایم دوم بسیار با انگیزه ظاهر شد و با دو خاک پیاپی 2 امتیاز از حریف گرفت تا برنده این زمان لقب بگیرد و کار در تایم سوم پیگیری شود. تقوی تایم سوم را طوفانی آغاز کرد و در همان ثانیههای ابتدایی مسابقه 2 امتیاز ارزشمند را از حریفش گرفت و در ادامه نیز با به پل زدن حریف 3 امتیاز دیگر را گرفت تا اجازه اعمال نفوذ را به داوران ندهد و مقتدرانه از سد کشتیگیر میزبان عبور کند.
صادق گودرزی، نایب قهرمان وزن 74 کیلوگرم 2011 جهان در دیدار مقابل اشرف علییف دارنده نشان برنز 2011 جهان به پیروزی رسید.
گودرزی در حالیکه در تایم نخست کلینچ به نام وی آمده بود نتوانست از این فرصت استفاده کرده و امتیازی بگیرد و بازنده شد. در تایم دوم گودرزی با خاک کردن علییف در ثانیههای پایانی یک امتیاز گرفت و برنده این تایم شد. کار در تایم سوم ادامه پیدا کرد که گودرزی با خاک کردن حریف یک بر صفر پیش افتاد و در نهایت با همین نتیجه برنده شد. تیم ایران با این پیروزی به قهرمانی نزدیک شد و تنها به یک پیروزی در 3 وزن باقیمانده نیاز داشت.
احسان لشگری در 84 کیلو با شریف شریفاف، دارنده نشان طلای جهانی استانبول و بهترین آزادکار سال 2011 جهان پیکار کرد که با اعمال نفوذ داوران بازنده شد.
لشگری در حالیکه در تایم نخست قرعه کلینچ به نام او آمده بود و موفق شد حریف را خاک کند، اما داوران رای به پیروزی کشتیگیر میزبان دادند تا کار در تایم دوم دنبال شود. در این تایم هم کلینچ به نام شریفاف آمد و وی موفق به پیروی مقابل لشگری شد تا آذریها برای ادامه مسابقه امیدوار شوند.
در 96 کیلو رضا یزدانی به مصاف ختاگ گازیموف، دارنده مدال برنز المپیک 2008 پکن و طلای 2010 جهان و نقره 2009 جهان رفت که در تایم نخست با قرعه کلینچ به پیروزی رسید. کار در تایم دوم در حالی آغاز شد که گازیموف با انگشت در چشم یزدانی فرو کرد، اما داوران بر عکس یک امتیاز به کشتیگیر آذربایجانی دادند. بعد از اعتراض مربیان ایران یک امتیاز دیگر به گازیموف دادند تا 2 بر صفر برنده تایم دوم شود. اعمال نفوذ داوران در این دیدار به بالاترین حد خود رسید و مارتینتی، رئیس فیلا تنها نظارهگر اوضاع بود.
یزدانی در تایم دوم جنگنده ظاهر شد، اما حریف تنها به دفاع پرداخت و حتی با کمک داوران با توقف مسابقه نفس تازه میکرد، در هر حال این تایم نیز به کلینچ کشیده شد، اما گوی شانس برای بار دوم به نام یزدانی آمد تا کشتیگیر کشورمان با خاک کردن حریف علاوه بر پیروزی خودش قهرمانی کشورمان را نیز مسجل کند.
گازیموف که از این شکست حسابی نارحت بود با مشت به سر و صورت یزدانی کوبید. آذریها که شکست را باور نداشتند باز هم متمسک داوران شدند تا شاید با بازبینی فیلم بتوانند باز هم اعمال نفوذ کنند و نتیجه را به سود خود عوض کنند، اما این کار هم جواب نداد تا قهرمانی ایران تائید شود.
کمیل قاسمی در 120 کیلو مقابل جمالالدین ماگومدوف در 2 تایم و با نتیجه 2 بر یک شکست خورد. قاسمی در تایم نخست در کلینچ بازنده شد و در تایم دوم هم در حالیکه تا ثانیههای پایانی یک بر صفر از حریف پیش بود یک امتیاز داد و شکست خورد.
نتایج کشتیگیران کشورمان در این دیدار به شرح زیر است:
55 کیلو: حسن رحیمی برنده (یک - یک)، (یک - صفر کلینچ) و (2 - صفر) - محمود ماگومدوف
60 کیلو: مسعود اسماعیلپور (صفر - یک کلینچ) و (یک - یک) - حاجی علییف برنده
66 کیلو: مهدی تقوی برنده (صفر - یک کلینچ)، (2 - صفر) و (5 - صفر) - جبرئیل حسناف
بارش باران عنکبوت در آسمان +عکس
شبکه عظیم تور ساخته شده توسط عنکبوت ها می تواند از زمین تا بالای درخت کشیده شده یا معادل 20 متر ارتفاع داشته باشد.
ساکنان شهر سن آنتونیو دا پلاتین برزیل با وزیدن باد شدید، شاهد برخاستن 50 هزار عنکبوت و پدیدهای مشابه بارش عنکبوت از آسمان بودند.
به گزارش ایسنا، حدود 40 هزار گونه عنکبوت در سراسر جهان شناسایی شده اند که تنها 23 گونه دارای اجتماعاتی مانند زنبورها یا مورچه ها بوده و جزو خانواده نادر عنکبوت اجتماعی
تعداد عنکبوت های ماده به نر 10 به یک است و در هر کلونی تا 50 هزار عنکبوت زندگی می کنند.
شبکه عظیم تور ساخته شده توسط عنکبوت ها می تواند از زمین تا بالای درخت کشیده شده یا معادل 20 متر ارتفاع داشته باشد.
«مارتا فیشر» زیست شناس و متخصص عنکبوت در دانشگاه پارنا رویداد بارش عنکبوتی را یک پدیده طبیعی در این منطقه عنوان می کند.
عنکبوت Anelosimus eximius از خانواده عنکبوت اجتماعی بطور معمول در بین درختان دیده می شود و در هنگام غروب و شب با ساخت یک تار عنکبوت عظیم اقدام به شکار حشرات می کنند.
وزش بادهای قوی باعث کنده شدن تور عظیم و به هوا برخاستن آن به همراه هزاران عنکبوت می شود که منظره ای مانند باران عنکبوتی ایجاد می کند./ایسنا
تیم ملی کشتی فرنگی ایران با پیروزی مقابل مجارستان به فینال جام جهانی رسید.
به گزارش ایسنا، مسابقات دور پنجم جام جهانی کشتی فرنگی صبح امروز چهارشنبه در سالن 12 هزار نفری آزادی تهران برگزار شد که تیم ملی کشتی فرنگی ایران موفق شد یک برد مقتدرانه 7 بر صفر برابر مجارستان به دست آورد و با کسب چهار پیروزی متوالی، فینالیست جام جهانی شود.
روسیه، حریف ایران در مسابقه پایانی جام جهانی است. مسابقات رده بندی و فینال رقابتها عصر امروز از ساعت 16 و 30 دقیقه به بعد برگزار خواهد شد.
ایران در گروه خود به ترتیب تیمهای ترکیه، قزاقستان، آذربایجان و مجارستان را مغلوب کرد.
مراسم “دوشیزه زمین” روز 1 سپتامبر در کشور ارمنستان برگذار شد که اولگا اولابا (دوشیزه زمین 2011 اسکاتلند) خانم سارا پندر را به عنوان جانشین خود معرفی کرد.بدین ترتیب سارا پندر نماینده کشورش در مراسم دوشیزه زمین 2012 است که در شهر بالی اندونزی برگزار می شود.سارا یک پیام در حمایت از محیط زیست هم داده که به این شرح است: من فکر می کنم ما به عنوان انسان یک وظیفه الهی داریم که حفظ کردن سیاره زمین برای آیندگان است
به گزارش پارس ناز ما نمی توانیم از محیط زیست سوء استفاده کنیم و باید کوشش کنیم تا مردم را نسبت به حفظ محیط زیست آگاهتر کنیم.من اگر دوشیزه زمین شوم برای تغییرات مثبت و بالا بردن سطح آگاهی مردم بسیار تلاش می کنم.سارا 22 سال سن دارد، قدش 172 سانتی متر است و به موسیقی علاقه دارد.در ضمن او تلاش می کند که به مدیری موفق تبدیل شود./پارس ناز
˙·٠•●♥خوش آمدید♥●•٠·
زندگی آنچه زیسته ایم نیست
بلکه چیزی است
که به یادمی آوریم تا روایتش کنیم
......................................
دوستان من،مثل گندمند!
یعنی یک دنیابرکت ونعمت، نبودن شان،قحطی وگرسنگی است
ومن چه خوشبختم که خوشه های طلائی گندم دراطرافم موج میزند
مهربانى تان راقدر میدانم وآنرا در سیلوی جان نگهداری خواهم کرد . . .
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
جهان نیوزهمه چی نیوز و آدرس tota.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.